منتظران مهدی موعود(عج)

شرایط انتظار و کیفیت ظهور آقا امام زمان (عج)

منتظران مهدی موعود(عج)

شرایط انتظار و کیفیت ظهور آقا امام زمان (عج)

وبلاگی مذهبی و اعتقادی با محوریت دین شیعه و مبحث ظهور امام عصر

بایگانی

۳۹ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۲
دی ۹۵
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۷:۰۶
محسن خالقی نژاد
۲۲
دی ۹۵

اگر طالب ظهوریم و به یاری کردن امام خود امید داریم؛ باید در عمل از زمینه‌سازی کردن برای ظهورش کوتاهی نکنیم و اگر واقعا ترسانیم که مبادا هنگام ظهور از جانبازی در رکابش خود داری کنیم؛ این خوف باید ما را به عمل و خودسازی مشغول دارد. تنها در این صورت است که می‌توانیم به وعده‌ی الهی دل ببندیم و خود را از یاوران جان برکف حضرت، به حساب آوریم. حال چگونه می‌توان این خوف و امید را صادقانه، در عمل نشان داد؟
این، بحثی است که در نوشتار حاضر به آن می پردازیم.
شاید اولین قدم، دعا و درخواست خالصانه به درگاه الهی است آنگونه که امام صادق علیه‌السلام از خداوند می‌خواستند و با تضرع  و گریه می‌فرمودند: «پروردگارا مرا چشم برهم‌زدنی به خودم وامگذار».
قطعاً نمی‌توان، برای یاری امام روی اندک محبت و عبادت خود حساب کرد و دست از دعا برداشت. حتی اگر همه‌ی سعیمان بر ترک گناه و انجام خیر باشد باز ممکن است در دام هوای نفس و فریب شیطان گرفتار شویم، شاید تنها با یک لقمه‌ یا نگاه حرام یا شنیدن یک شُبهه، قلبمان از راه خیر روی‌گردان شد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۶:۵۸
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

(بسم الله الرحمن الرحیم)
امام جعفر صادق علیه‌‏السلام فرمودند: نزدیک‏ترین حالت بندگان به خدا و خشنودى او از آنها هنگامى است که حجّت خدا در میان آنها نباشد و براى آنها ظاهر نشود و آنها محـل او را ندانند. ولى در عین حال معتقد باشند که حجّت خدا هست، و در این زمان شب و روز در انتظار فرج باشند.

متن حدیث:

عَنْ اَبى عَبْدِاللّه‏ِ علیه ‏السلام قالَ: اَقْرَبُ ما یَکُونُ الْعِبادُ اِلَى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَاَرْضى ما یَکُونُ عَنْهُمْ، اِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللّه‏ِ، فَلَمْ یَظْهَرْ لَهُمْ، وَلَمْ یَعْلَمُوا بِمَکانِهِ، وَهُمْ فى ذلِکَ یَعْلَمُونَ اَنَّهَ لَمْ تَبْطُلْ حُجَّةُ اللّه‏ِ، فَعِنْدَها فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ کُلَّ صَباحٍ وَ مَسآءٍ.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۲
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

از حضرت امام صادق(ع) پرسیدند: سرّ غیبت چیست؟‌ فرمود: «لامر لم یؤذن لنا فی کشفه؛ سرّی دارد که ما مأذون به کشف آن نیستیم»!

«هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَیْبٌ مِنْ غَیْبِ اللَّهِ؛ این کار از کارهای پنهان خدا و سرّی از اسرار نهان خداست».

«و متی علمنا انه عز و جل حکیم صدقنا بان افعاله و اقواله کلها حکمه و ان کان وجهه غیر منکشف لنا؛ وقتی ما معتقد به این شدیم که خداوند عز و جل حکیم است، تصدیق می‌کنیم که تمام گفتارها و کردارهایش براساس مصلحتی حکیمانه است؛ هر چند رمز حکمتش برای ما معلوم نباشد.»

«اصبغ بن نباته» گفته است: روزی بر امیرالمؤمنین(ع) وارد شدم و دیدم روی زمین نشسته و با انگشت خود روی زمین خطی می‌کشد و فکر می‌کند. سلام کردم و گفتم: مولای من! چرا متفکرید؟! آیا به زمین رغبتی پیدا کرده‌اید؟! فرمودند: نه! به خدا قسم من یک روز هم به زمین و آنچه در دنیا هست رغبتی نداشته‌ام؛ اینکه به زمین نگاه می‌کنم؛ می‌اندیشم درباره‌ فرزندی که از صلب من خواهد آمد! او یازدهمین فرزند من مهدی است که این زمین را پر از عدل و داد می‌کند؛ همانگونه که از ظلم و جور پر شده است. او غیبت طولانی خواهد داشت و اقوامی در غیبت او، گمراه و اقوام دیگری راه یافته خواهند شد!

آری، در سرّ غیبت فرموده‌اند: تا زمان ظهور حضرت مهدی موعود(ع) راز اصلی غیبت آشکار نمی‌شود و امام صادق(ع) فرموده‌اند، همانطور که سوراخ کردن کشتی توسط جناب خضر(ع) و کشتن پسربچه، بر جناب موسی(ع) مکشوف نبود تا وقتی که خواستند از هم جدا شوند، سرّ غیبت ولیّ زمان نیز بر احدی روشن نخواهد شد تا خودش ظاهر شود.

غیبت امام، ابتدا موقت و محدود بود؛ هفتاد سال بیش نبود، در این مدت که غیبت صغری نامیده می‌شود، چهار نفر از بزرگان شیعه که نواب خاص امام شناخته شده‌اند به نوبت در میان امام واسطه بودند و مردم به وسیله‌ آنها خدمت امام عرض حاجت می‌کردند و امام نیز ابراز عنایت می‌فرمودند، تا آخرین نایب که «علی بن محمد سیمری» است، نامه‌ای از طرف امام به دستش رسید که مرقوم فرموده بودند: «ای علی بن محمد سیمری! خدا اجر برادرانت را درباره‌ تو بزرگ گرداند. از وقتی که نامه‌ من به تو برسد، تا شش روز دیگر خواهی مرد. آماده‌ رفتن باش و احدی را برای جانشینی خودت [به نیابت خاص از من] بعد از وفاتت معین نکن چرا که زمان غیبت تامه فرا رسید. دیگر ظاهر نخواهم شد مگر بعد از اذن خداوند تعالی آن هم پس از گذشت زمان دراز و قسی گشتن دل‌ها و پر شدن زمین از جور و ستم».

آنگاه در پایان نامه مرقوم فرموده‌اند: ««وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ»؛ پس از این از میان شیعه‌ من کسانی پیدا می‌شوند که ادعا می‌کنند مرا دیده‌اند».

«الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتر؛ توجه! پس هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه [هر دو از علایم نزدیک ظهور است] ادعا کند که مرا دیده است، او دروغ گفته و افترا بسته است».

البته این مربوط به نیابت خاصه است که کسی ادعا کند مرا دیده و شخصاً از جانب من به نیابت برگزیده شده است. این دروغ و افترا است. من احدی را شخصاً به نیابت از خودم برنگزیده‌ام ولی بسیارند نیک‌بختانی که در زمان غیبت کبری به شرف زیارت و مشاهده‌ جمال نورانی آن نور الهی مشرف شده‌اند و هنیئاً لارباب النعیم نعیمهم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۱
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) منتظران آن حضرت چه وظایفى بر عهده دارند؟

 

در تفکر شیعى انتظار موعود به عنوان یک اصل مسلّم پذیرفته شده، و از آن به عنوان برترین اعمال یاد شده و تأکید شده است که منتظر فرج باشید و از رحمت خدا مأیوس نباشید (به جهت طولانى شدن غیبت) چرا که بهترین اعمال در پیش خداوند انتظار فرج است.

 

از بررسى اخبار و روایات معصومین(علیهم السلام)وظایفى چند در عصر غیبت براى منتظران استفاده مى شود:

 

1 ـ شناخت حجت خدا و امام زمان (علیه السلام): مهم ترین وظیفه ى یک فرد منتظر تلاش براى کسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) است; چرا که انسان بدون شناخت امام و منزلت او نمى تواند وظیفه ى خود را در رابطه ى با او تشخیص دهد. در روایت آمده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة». «هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.»

 

2 ـ تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقى (خود سازى فردى): منتظر واقعى همیشه در صدد کسب فضایل اخلاقى و آراسته شدن به صفات خوب انسانى است.

 

3 ـ تلاش براى اصلاح جامعه (خود سازى اجتماعى): تلاش براى برطرف کردن مفاسد اجتماعى از طریق امر به معروف و نهى از منکر و اهتمام براى تربیت نسل مهذّب و کارا و خلاصه آماده سازى زمینه براى ظهور امام زمان (علیه السلام)یکى از وظایف منتظر واقعى است، چون تا زمینه ى ظهور فراهم نگردد امکان ظهور امام زمان (علیه السلام)میسر نخواهد شد.

 

4 ـ کسب آمادگى هاى فکرى و فرهنگى و نظامى براى یارى امام زمان (علیه السلام): چرا که آن حضرت پس از قیام به یارانى نیاز دارند که حداقل در یکى از عرصه ها بتواند مفید واقع گردد.

 

توبه از گناهان

 

6 ـ اطاعت و پیروى از نایبان امام زمان (علیه السلام): همان طور که مى دانیم در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) مردم موظفند در تمام کارها و حوادث، به توصیه ى ائمه ى اطهار(علیهم السلام)بویژه امام زمان (علیه السلام) به فقهاى جامع الشرایط ـ که نواب عام آن حضرت هستند ـ مراجعه کنند و به احکامى که آن ها طبق موازین شرعى صادر مى کنند، عمل نمایند.

 

7 ـ دعا براى سلامتى امام زمان (علیه السلام) و تعجیل فرج ایشان: منتظر واقعى در هر صبح و شام با خلوص نیت از پیشگاه خداى مهربان سلامتى و ظهور امام زمان (علیه السلام)را درخواست مى نماید.

 

8 ـ صدقه دادن براى سلامتى امام زمان (علیه السلام)

 

9 ـ انجام اعمال عبادى مانند خواندن نماز و قرآن، زیارت نمودن به نیابت از امام زمان (علیه السلام)

 

10 ـ توجه به اماکنى که مورد عنایت امام زمان (علیه السلام) است نظیر مشاهد مشرفه، مسجد سهله، مسجد جمکران و ...

 

11 ـ توسل به امام زمان (علیه السلام) و زیارت آن حضرت با زیارت ها و دعاهایى که در کتب ادعیه مانند مفاتیح الجنان آمده و از آن جمله موارد ذیل است:

 

الف) دعاى عهد که هر روز صبح بعد از نماز خوانده مى شود: اللهم رب النور العظیم و رب الکرسى الرفیع ... ،

 

ب) دعاى اللهم عرفنى نفسک فانک لم ان لم تعرفنى نفسک ... این دعا در عصر روز جمعه خوانده مى شود،

 

ج) دعاى که براى برآورده شدن حاجات ذکر شده است و با این عبارت شروع مى شود: الهى عظم البلاء و برح الخفاء ...،

 

د) دعا براى سلامتى امام زمان (علیه السلام): اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن ...،

 

هـ) دعاى حضرت مهدى (علیه السلام) که با این عبارت آغاز مى شود: اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المصیبته ...، و) زیارت آل یاسین. جهت توضیح بیشتر به کتابهاى (وظیفة الانام) و (شیوه هاى یارى قائم آل محمد علیه السلام) مراجعه شود.

 

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۲:۴۸
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

شیعیان پیرو حضرت علی(ع) و معتقد به جانشینی بی واسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامی(ص) و نصّ و تصریح ولایت آن حضرت در «غدیر خم» از طرف پیامبر اکرم (ص) می باشند که در پی آن، ایشان مردم را در صحرای گرم و سوزان «خُم » متوقّف کرد و با بیان خطبه ای، از جمله فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه ; هر کس من مولا و ولی او بوده ام، علی مولا و ولی او است. ..» و به همین مناسبت آیه 62، «سوره مائده» نازل شد و حدیث یاد شده، در منابع و کتاب های معتبر اهل تسنّن نیز نقل شده است.

اگر بخواهیم به تمام تفاوت های شیعه و سنّی، اعمّ از فقهی، کلامی، حدیثی، تاریخی و. .. بپردازیم، وقت و صفحات فراوانی را به خود اختصاص می دهد که مجال آن نیست. بنابراین تنها به تفاوت های اصلی اشاره می شود.

1. اختلاف اساسی شیعه و سنّی بر سر خلافت اسلامی و مرجعیت دینی است. اهل سنّت، امامت را به عنوان رهبری اجتماع قبول دارند؛ ولی امامت به معنای مرجعیت دینی و به معنی ولایت را نمی پذیرند. اهل تسنّن برای هیچ کس، حتّی برای ابوبکر، عمر و عثمان چنین منصبی را قائل نیستند. از این رو، عصمت را در امام و خلیفه لازم نمی دانند؛ ولی شیعه، امامان خود را معصوم از خطا می دانند. از این رو استاد مطهّری(ره) اختلاف سنّی و شیعه را در بحث امامت ریشه ای می داند و می گوید:

آن چیزی که شیعه به نام امامت معتقد است، غیر از آن چیزی است که آنها به نام امامت معتقدند. آنچه اهل تسنّن به نام امامت معتقدند، یک شأن دنیایی امامت است. امام همان حاکم میان مسلمانان است. فردی از میان مسلمانان که باید او را برای حکومت انتخاب کنند. آنها بیش از حکومت بالا نرفتند؛ ولی امامت در شیعه مسئله ای است تالی تلو نبوّت و بلکه از بعضی از درجات نبوّت بالاتر است.

در هر صورت امامت نزد اهل تسنّن یک مسئله فرعی مثل نماز خواهد بود؛ امّا امامت در شیعه مفهومی است نظیر نبوّت. در حقیقت ولایت ادامه نبوّت است. از این رو باید در کنار نبوّت و به عنوان یکی از اصول و پایه های دین مطرح گردد.

شیعیان پیرو حضرت علی(ع) و معتقد به جانشینی بی واسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامی(ص) و نصّ و تصریح ولایت آن حضرت در «غدیر خم» از طرف پیامبر اکرم (ص) می باشند که در پی آن، ایشان مردم را در صحرای گرم و سوزان «خُم » متوقّف کرد و با بیان خطبه ای، از جمله فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه ; هر کس من مولا و ولی او بوده ام، علی مولا و ولی او است. ..» و به همین مناسبت آیه 62، «سوره مائده» نازل شد و حدیث یاد شده، در منابع و کتاب های معتبر اهل تسنّن نیز نقل شده است.

به اعتقاد شیعیان ولایت و امامت حضرت علی بن ابی طالب(ع) در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته و شأن نزول «آیه 55، سوره مائده» که به «آیه ولایت» معروف است ـ و نیز بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم درباره حضرت علی(ع) می باشد.

شیعه معتقد است که پس از امام علی(ع)، امامان معصوم(ع) یکی پس از دیگری جانشین پیامبر(ص) و بیان کننده قرآن و احکام الهی هستند و معتقدند که تمام وظایف و شئون پیامبر(ص) به جز دریافت وحی تشریعی، برای آنان ثابت است. به همین جهت احکام و معارف اسلامی را از آنان دریافت نموده و پیرو مکتب اهل بیت (ع) می باشند.

شیعیان همچنین معتقدند که پیشوای مسلمانان باید عادل، عالم و معصوم باشد و چنین کسی منصوب شده از ناحیه خداوند متعال است و شخص غیرمعصوم نمی تواند امامت و ولایت مسلمانان را بر عهده بگیرد و «آیه تطهیر»1 دلیل روشنی بر عصمت اهل بیت (ع) می باشد.2

ولی اهل تسنّن چنین اعتقادی را ندارند و جانشینی پیامبر گرامی(ص) را به بیعت جمعی از مسلمانان با فردی یا وصیت یک خلیفه نسبت به خلیفه بعد از خود و. .. معتبر می دانند و اعتقاد دارند که برای خلافت و رهبری مسلمانان عصمت شرط نیست و مردم هر کس را برگزیدند؛ گرچه عادل هم نباشد، کفایت می کند! آنان بعد از رحلت پیامبر گرامی(ص) به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان معتقد هستند و حضرت علی(ع) را خلیفه چهارم! می دانند.

آنان منصبی را که شیعیان برای امامان معصوم(ع) قائلند، قبول ندارند و اغلب آنان در احکام و معارف اسلامی از فتاوای چهار امام معروف خود و احادیثی که در کتاب های روایی شان، مانند «صحّاح ستّه » و... جمع آوری شده، پیروی می کنند.

از آنجا که شیعیان بر اساس دلایل عقلی و نقلی معتبر، مانند «حدیث ثقلین » و دلایل دیگر در احکام و معارف اسلامی، پیرو مکتب اهل بیت(ع) [قرآن و عترت ] هستند; ولی اهل سنّت از آنان پیروی نمی کنند; به همین جهت بین شیعه و اهل سنّت در معارف اسلامی و احکام شرعیه، مانند وضو، نماز و... تفاوت هایی وجود دارد که در این باره (اختلاف معارف و احکام شرعی ) کتاب های مستقلّی نوشته شده که کتاب «الخلاف » مرحوم شیخ طوسی; «بحوث فی الملل و النّحل »، آیت الله جعفر سبحانی ; «الفقه المقارن للاحوال الشخصیـ[ بین المذاهب الاربعه السنیـ[ و المذهب الجعفری»، بدران ابوالعینین بدران ; و... از جمله آنهاست؛

2. اختلاف دیگر سنّی و شیعه در مورد صحابه رسول الله است. اهل سنّت معتقدند همه صحابه عادلند. ابن حجر می گوید: اهل سنّت اجماع دارند بر اینکه همه صحابه عادلند.

امّا شیعه معتقد است در میان صحابه منافق نیز وجود داشته و آیه «افّک» گواه بر این مدّعا است. از طرفی در منابع شیعه و سنّی پیامبر اکرم(ص) ملاک جدایی مؤمن و منافق را محبّت امام علی(ع) و بغض نسبت به آن حضرت قرار داده اند. از این رو هر کس بغض علی(ع) را داشته باشد و با او بجنگد، منافق خواهد بود و در این جهت فرقی بین صحابه و غیر صحابه نیست.

بیان این نکته هم در اینجا قابل توجّه است که امروزه برخی از اهل سنّت، عدالت صحابه را قبول ندارند؛

3. اختلاف اصلی دیگر در منابع استنباط احکام اسلامی است.

اهل سنّت در کنار کتاب و سنّت و اجماع، قیاس، استحسان و اجتهاد صحابه و... را نیز به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و تعیین احکام بر شمرده اند که منظور از اجتهاد، عمل به رأی است. نزد شیعه و اهل بیت، قرآن و سنّت دو منبع اساسی برای احکام الهی است و قیاس و عمل به رأی و اجتهاد جایگاهی ندارد. اهل بیت(ع) خود نیز حکمشان را مستند به قرآن و سنّت رسول الله(ص) می کردند. به طور کلّی به اعتقاد شیعه امامیه, هیچ کس جز نبی اکرم(ص) حقّ تشریع, تفسیر و تبیین احکام الهی را ندارد. پیامبر اکرم(ص) از طریق اتّصال به منبع غیب, از احکام الهی مطّلع می شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اکرم(ص) طبق نصّ و تصریح ایشان, ائمه(ع) برای تبیین احکام الهی (و نه تشریع آن) منصوب شده اند؛ از آن جمله است، حدیث مورد اتّفاق جمیع فرق مسلمان «انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا; دو شیء گرانبها میان شما باقی می گذارم؛ کتاب خدا و اهل بیتم، مادامی که به این دو چنگ بزنید، گمراه نخواهید شد».

البتّه اختلافات دیگری نیز در مسائل جزیی و امور عبادی وجود دارد، مانند نحوه وضو گرفتن، نحوه نماز خواندن که همه به منابع کلامی و اعتقادی بر می گردد که توضیح داده شد.

البتّه شباهت های سنّی و شیعه زیاد است که در اصل اعتقاد به توحید، نبوّت، معاد و نیز اعتقاد به قرآن، کعبه و فروع دین، مانند وجوب نماز، روزه، زکات و. .. و نیز بسیاری از احکام و محرّمات، مانند حرمت قمار و شراب و دروغ و غیبت و... وحدت نظر وجود دارد؛

4. آن گونه که اشاره شد، اهل سنّت چون به امامت و عصمت اعتقاد ندارند، در نتیجه، کلّیه مسائل اعتقادی و احکام و سایر آموزه های مذهب خود را از افراد و غیر معصوم(ع) گرفته اند و امّا شیعه کلّیه آموزه های دینی را از امامان معصوم(ع) فراگرفته اند. شیعه تحت تعلیم امامان معصوم است و اهل سنّت عمده مبانی اعتقادی و فرعی را از اشخاص متعلّق به حدّاقل، قرن بعد از پیامبر(ص) مثل ابوحنیفه، احمد بن حنبل، مالک، شافعی می گیرند. بنابراین از همین رهگذر اختلافاتی در فروعات فقهی و اصول اعتقادی داریم. ضمن اینکه در اصل توحید، نبوّت، معاد و اصل نماز، روزه و مسائل دیگر اشتراکاتی داریم؛ امّا در مواردی هم مثلاً در صفات خدا، شرایط نبی و مباحثی، مثل رجعت، چگونگی نماز و روزه و. .. اختلافاتی داریم؛

 5. با ارتحال جانسوز پیامبر اکرم(ص) و قطع ارتباط مسلمانان با غیب و وحی در اثر استفاده از رأی و اجتهاد شخصی، اختلاف های فراوانی بین مسلمانان به وجود آمد که از جمله آنها، اختلاف در آوردن قلم و کاغذ طبق درخواست پیامبر(ص) پیش از وفات آن حضرت بود؛

6. اختلاف دیگر در رحلت پیامبر اکرم(ص) این بود که آیا آن حضرت می میرد یا مثل حضرت عیسی(ع) به آسمان برده می شود که عمر بن خطّاب منکر رحلت آن حضرت بود!؛

7. اختلاف در محلّ دفن آن حضرت؛

 8. اختلاف در «فدک» که متعلّق به حضرت زهرا(س) بود و. .. هر کدام از اختلاف های یاد شده برای اسلام و مسلمانان زیان هایی را در بر داشت؛ ولی مهم ترین و برجسته ترین این اختلاف ها، بحث امامت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) بود که سایر اختلاف ها را تحت الشّعاع خود قرار داد.

در پایان چند عنوان کتاب برای کسب اطّلاعات بیشتر در این باره معرفی می گردند:

1. کتاب «عقاید شیعه» محمّدرضا مظفّر، ترجمه استشهادی؛

2. کتاب «اجتهاد در مقابل نصّ» از سید عبدالحسین شرف الدّین؛

3. «ملل و نحل» از جعفر سبحانی؛

4. کتاب «معالم المدرّستین» یا ترجمه آن به نام نشانه های دو مکتب از علّامه سید مرتضی عسگری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۲:۲۸
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

همسر و فرزندان امام زمان علیه السلام
این پرسش که آیا امام زمان علیه السلام همسر و فرزند دارد یا خیر، از جمله پرسش هایی است که در جامعه ما بسیار مطرح می شود و در کتاب ها و منابع مطالعاتی موضوع مهدویت هم پاسخ روشنی به آن داده نشده است. گروهی به استناد برخی روایات و قواعد عمومی اسلام معتقدند که امام مهدی علیه السلام ازدواج کرده است و همسر و فرزند دارد.

 

گروهی هم با توجّه به پاره ای دیگر از روایات بر این باورند که آن حضرت همسری اختیار نکرده است. در این جا برای روشن شدن پاسخ این پرسش، به بررسی ادلّه و مستندات این دو گروه می پردازیم.


1. باورمندان به ازدواج امام زمان علیه السلام
کسانی که معتقدند امام مهدی علیه السلام ازدواج کرده است، به دو دسته دلیل استناد می کنند:
الف) روایاتی که در فضیلت ازدواج وارد شده و در آنها تأکید شده است که ازدواج، سنّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است و هرکس از آن روی گرداند، از پیامبر نیست.(1)
محدّث نوری رحمه الله در پاسخ کسانی که می گویند: «معلوم نیست حضرت حجّت علیه السلام اولاد و عیال داشته باشد»، می نویسد:چگونه ترک خواهند فرمود چنین سنّت عظیم جدّ اکرم خود را با آن همه ترغیب تحریص(2) که در فعل آن و تهدید و تخویف(3) در ترکش شده و سزاوارترین امّت در اخذ به سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده [است].(4)


ب) روایات، دعاها و زیارت هایی است که درآنها به نوعی به همسر و فرزند داشتن آن حضرت تصریح یا اشاره شده است. از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:


یک - شیخ طوسی درباره غیبت امام مهدی علیه السلام به نقل از مفضّل بن عمر، روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که شاید از آن بتوان دریافت که آن حضرت فرزند دارد:
همانا صاحب این امر دارای دو غیبت است: یکی از آن دو چندان به درازا می کشد که برخی از مردم می گویند: او مرده است و بعضی می گویند: او کشته شده است و عدّه ای از ایشان می گویند: او رفته است. تا این که از یارانش جز افراد اندکی، کسی بر امر او باقی نمی ماند و از جایگاهش نه کسی از فرزندانش و نه دیگری آگاهی دارد، مگر همان خدمت گزاری که به کارهای او می رسد. (5)


به نظر می رسد استدلال به روایت یاد شده چندان درست نباشد؛ زیرا نعمانی نیز در کتاب خود همین روایت را نقل کرده است، ولی پایان آن، با آنچه از شیخ طوسی نقل شد، متفاوت است و نمی توان از آن استفاده کرد که آن حضرت فرزندی دارد. متن روایت چنین است: «و از جایگاهش هیچ کس از دوست و بیگانه آگاهی نمی یابد، مگر همان خدمت گزاری که به کارهای او می رسد».(6)


علّامه سید جعفر مرتضی عاملی در این زمینه می نویسد:
با توجّه به یکی بودن روایت از نظر طوسی و نعمانی و وجود چنین اختلافی در محلّ مورد استشهاد، روایت مزبور قابل استدلال نیست.(7)
اشکال های دیگری نیز به متن روایت شیخ طوسی وارد شده است که برای رعایت اختصار به همین مقدار بسنده می کنیم.(8)

 

امام زمان (ع),ازدواج امام زمان(ع),نظر علما درباره ازدواج حضرت مهدی(ع)

 

دو - ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود:
گویا می بینم که قائم علیه السلام با خانواده و فرزندانش در مسجد سهله فرود آمده است. (9)


سه در بخشی از صلوات معروف به ضراب اصفهانی که از امام عصر علیه السلام نقل شده و خواندن آن در عصر روزجمعه سفارش گشته، چنین آمده است:
بار خدایا، به او درباره خودش، فرزندانش، شیعیانش، رعیتش، خاصّش، عامش، دشمنش و همه اهل دنیا، عطا فرما آنچه را که دیده اش را روشن و دلش را مسرور گرداند.(10)
چهار - در یکی از دعاهای عصر غیبت از امام رضا علیه السلام نقل شده، عبارتی مشابه صلوات ضراب اصفهانی آمده است.(11)


محدّث نوری، ادعیه و زیارات دیگری را نیز نقل می کند که در آنها تعابیری چون «ذریته»،«ولده»،«اهل بیته» به کار رفته است و به نوعی به همسر و فرزند داشتن امام عصر علیه السلام اشاره دارد.(12)


2. منکران ازدواج امام زمان علیه السلام
کسانی نیز که منکر ازدواج و فرزند داشتن امام عصر علیه السلام هستند، افزون بر خدشه در سند یا دلالت روایات مورد استناد گروه نخست،(13) به روایاتی استناد می کنند که در این جا به برخی از آنها اشاره می کنیم.

 

الف) شیخ طوسی از حسن بن علی خزاز نقل می کند:
علی بن ابی حمزه(14)بر ابی الحسن رضا علیه السلام وارد شد و به آن حضرت عرض کرد: «آیا تو امامی؟» حضرت فرمود: «آری.» پس او گفت: «من از جدّت، جعفر بن محمّد علیه السلام شنیدم که می فرمود: امامی وجود ندارد، مگر اینکه نسلی از او به جا می ماند.» پس فرمود:
ای پیرمرد! فراموش کرده ای یا خود را به فراموشی زده ای. جعفر این گونه نگفت، بلکه جعفر گفت: امامی وجود ندارد، مگر این که فرزندی دارد؛ به جز امامی که حسین بن علی - درود بر آنها باد- پس از او [از قبر] بیرون می آید؛ همانا او فرزندی ندارد.

 

پس گفت: راست گفتی، فدایت شوم، شنیدم که جدت چنین می فرمود.(15)
ب) مسعودی نیز در إثبات الوصیة، روایتی مشابه همین روایت نقل کرده است.(16)
نا گفته نماند که برخی از عالمان شیعه گفته اند مراد این روایت از این که می گوید« او فرزندی ندارد»، این است که «او فرزندی که امام باشد، ندارد».(17)

 

در این بررسی دلایل و مستندات دو گروه باید دو نکته را یادآور شویم:
یک- در مورد این پرسش که آیا امام زمان علیه السلام همسر و فرزند دارد یا خیر؟ به صراحت و با قطع و یقین نمی توان اظهار نظر کرد، ولی این جای هیچ گونه نگرانی نیست؛ زیرا روشن شدن یا روشن نشدن پاسخ این پرسش، در میزان معرفت و اطاعت ما نسبت به آن حضرت هیچ تأثیری ندارد. از این رو، هرگز نباید خود را آن چنان به این گونه پرسش ها مشغول داریم که از وظایف اصلی مان نسبت به حجّت خدا باز مانیم.

 

دو- حتّی اگر بپذیریم که امام زمان علیه السلام همسر و فرزند دارد، هیچ لزومی ندارد که آنها چون خود امام زمان دارای عمر طولانی باشند؛ چون داشتن عمر طولانی تنها برای آن حضرت ضروری است و همسر و فرزندان آن حضرت می توانند چون دیگر انسان ها باشند.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۱:۵۳
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

«أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ» به امام عصر(عج) تعلق دارد

Posted in اخبار مهدویت

به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، امام صادق (علیه السّلام) در تفسیر آیه 62 سوره مبارکه نمل «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ» فرمودند: این آیه در مورد قائم آل محمد(ص) نازل شده است. به خدا قسم مضطر او است، زمانی که دو رکعت نماز در مقام می گذارد و خدا را می خواند و خدا او را اجابت می کند و گرفتاری اش را برطرف می سازد و او را جانشین در زمین قرار می دهد.» (بحارالانوار: ج 51 – ص 48)

ایشان همچنین، ذیل آیه: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً» (بقره/148) فرمودند: «این آیه درباره قائم آل محمد(ص) و یاران او نازل شده و آنها پیش از آنکه موقع آمدنشان معلوم گردد، اجتماع می کنند.» (منبع: بحارالانوار: ج 51 – ص 58)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۱:۳۵
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

افراط و تفریط از فتنه‌های عصر غیبت است

 

در عصر ظهور باید تابع و مطیع امام خود باشیم، در عصر غیبت نیز باید چنین باشیم. افراط و تفریط و مقدم و موخر شدن بر امام(عج)، یکی از فتنه‌های دوران غیبت است که می‌تواند باعث مرگ جاهلی انسان شود.

، حجت الاسلام والمسلمین رحیم کارگر، کار‌شناس مباحث مهدوی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کانال تلگرامی آینده نگاری ایران می‌نویسد:

 

منتظران راستین امام زمان(عج)، باید نسبت به ظهور امام خود، رویکرد درستی اتخاذ نموده و با درایت و شهامت و بصیرت برخورد کنند. بر این اساس ضمن باور عمیق به ظهور امام مهدی (عج) در هر لحظه ممکن، باید از توقیت و تطبیق و تعجیل و تعیین زمان ظهور بپرهیزند. باید با هندسه معرفتی انتظار و ظهور آشنایی کامل داشته باشند و این اعتقاد را زمینه رشد و آینده نگری و پویایی خود و جامعه قرار دهند؛ نه اینکه آن را وسیله سرگرمی و پیشگویی و امیدهای کاذب و سپس یاس و تردید و... قرار دهند!!

این اساسنامه رسمی «آیین انتظار و ظهور» است که باید در دوران انتظار، بینش و باور درست و دقیقی داشت و منش و گرایش‌های خود را با محبت و عشق و تولای امام زمان(عج) و امید به ظهور او تنظیم کرد و کنش و رفتار فعالانه و موثر داشت.

امام زمان(عج) ذخیره الهی برای ما و نجات بشریت و بقیه الله برای اصلاح کامل دنیای فاسد و ظالمانه است؛ به همین جهت باید با عمل و قول و عزم خود نشان دهیم که واقعا آماده بهره‌مندی از فیوضات او در عصر ظهور هستیم. بنابراین، با صبر و بردباری و مقاومت و دعا و التجاء به محضر باریتعالی ظهور او را از خداوند متعال بخواهیم. این رویکرد به روشنی در یکی از دعاهای زمان غیبت حضرت مهدی (عج) آمده است؛ آنجا که می‌فرماید:  «خدایا مرا بر غیبت آن حضرت(عج) صبور گردان، تا آنچه را به تأخیر انداخته‌ای خواهان تعجیل نباشم و آنچه را زود قرار دادی خواستار تأخیرش نباشم و آنچه را پوشیده داشتی فاش نسازم و آنچه را مکتوم نموده‌ای کاوش نکنم و در تدبیرت با تو منازعه و کشمکش نکنم و چون و چرا نکنم و نگویم که چرا دنیا پر از ظلم و جور شده، چرا امام(ع) ظهور نمی‌کند؟ همه کار‌ها را به خودت واگذارم». (بحارالانوار، ج۳، ص۱۸۷).

ما‌‌ همان طور که در عصر ظهور باید تابع و مطیع امام خود باشیم، در عصر غیبت نیز باید چنین باشیم. افراط و تفریط و مقدم و موخر شدن بر امام، یکی از فتنه‌های دوران غیبت است که می‌تواند باعث مرگ جاهلی انسان شود.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۱:۳۰
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

آیت الله علیرضا اعرافی در گردهمایی معاونین تبلیغ و آموزش های کاربردی و رابطین هجرت استان ها که در مجتمع یاوران مهدی (عج) جمکران برگزار شد، اظهار داشت: مقوله مهدویت و انتظار، مقوله ای به یک معنای مشترک است و نحله های گوناگون، نگاه ویژه ای به عاقبت و پایان جهان داشته و این قصه در ادیان الهی برجسته و در ادیان ابراهیمی و توحیدی برجسته تر و پررنگ تر است.

 

مدیر حوزه های علمیه خاطرنشان کرد: مسئله منجی گرایی و مهدویت از مناظر گوناگون در نحله ها و ادیان گوناگون مطرح بوده و موضوع رستاخیز بزرگ و تحول عظیم در همه آنها مطرح است.

 

عضو شورای عالی حوزه با بیان این مطلب که در نگاه اهل بیتی و شیعی ضمن مشترکات، ممیزات و تفاوت های بسیاری وجود دارد، تصریح کرد: عنصر اساسی مهدویت در نگاه خاص و مکتب ویژه انتظار، مهدویتی متعین و نقشه دار به تمام معناست.

 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان داشت: محوریت قیام بزرگ و رستاخیز عظیم در ادیان دیگر آنچنان مشخص نبوده و مجهول است؛ اما در نگاه شیعی و اسلام، مهدویت و منجی گرایی، متعین بوده و به این معناست که دارای عناصر دقیقا تعریف شده، نقشه راه مشخص و دارای راهبرد و طرح معین است.

 

امام جمعه قم اظهار داشت: عنصر مهم دوم، اتصال و ارتباطی است که ما با آن انسان کامل خواهیم داشت و این از عناصری است که نگاه ما را متمایز از دیگران خواهد کرد.

 

وی افزود: مهدویت به معنای قرائت هر روزه دعای عهد، دست گذاشتن در دستان امام غائب و بیعت هر روزه با این انسان کامل است.

 

آیت الله اعرافی خاطرنشان ساخت: متأسفانه امروز مهدویتی با این نقشه مشخص و مؤلفه های گوناگون در انواع آسیب ها قرار گرفته که یکی از آن آسیب های بزرگ، نگاه سکولاریستی است.

 

وی تصریح کرد: تبیین مکتب مهدویت با تمام ابعاد و زوایا و همچنین مقابله با آسیب ها از وظایف روحانیون است.

 

مدیر حوزه های علمیه در بخش دیگر از سخنان خود به آسیب شناسی مباحث تبلیغی پرداخت و گفت: امروز مانعی در این عصر برای تبلیغ مباحث دینی به نام اندیشه غربی وجود دارد که با زرق و برق در عمق جان و ضمیر افراد نفوذ کرده است.

 

عضو شورای عالی حوزه های علمیه گفت: انقلاب اسلامی معادله ماده گرایانه، دنیاگرایانه تمدن غربی را برهم ریخت؛ اما امروز وقتی در دانشگاه، دبیرستان و ... حضور پیدا می کنیم، ناخودآگاه این اندیشه در زوایای فکر، علوم و دانش های تحصیل کرده از سوی آنان وجود دارد؛ چراکه علوم انسانی ما هنوز اسلامی نشده است.

 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: امروز دستگاه تبلیغی ما نیاز به یک دوره غرب شناسی دارد؛ چراکه مباحث غربی در دروس و متون درسی ما وجود دارد و نفوذ خود را در دل و جان دانشجویان ما خواهد گذاشت.

 

امام جمعه قم ابراز داشت: انقلاب اسلامی که ما باید آن را معجزه ای بدانیم، جوششی در برابر فرهنگ و تمدنی است که بر تمام عالم سایه افکنده و حوزه انقلابی نیز باید به دنبال برداشتن این سایه باشد.

 

وی خاطرنشان کرد: حوزه انقلابی، حوزه ای است که بتواند این معانی را درک کرده و طراحی هایی داشته باشد تا بتواند این تغییرات را در عمق افکار ایجاد نماید.

 

آیت الله اعرافی تصریح کرد: به دوستان مؤسسه تخصصی خطابه امیر بیان عرض کردم که شما باید برای همه مبلغین خود؛ مخصوصا برای مبلغان دانشگاهی و دبیرستانی، یک دوره غرب شناسی عمیق و درست برگزار کنید.

 

وی با بیان این مطلب که نوع ادبیات در موضوع تبلیغ مهم است، اظهار داشت: حاکمیت دین که ما با تمام وجود به آن معتقدیم؛ اصلی مهم است؛ اما باید مراقب بود این حاکمیت، ادبیات نامناسبی را در عرصه تبلیغ ایجاد نکرده و تحکمی نشود.

 

مدیر حوزه های علمیه ابراز داشت: این تفکر که حاکمیت، نفوذ، ترویج و تعمیق دین را کم خواهد کرد، فکری غلط و نادرست است؛ اما جریان تبلیغ باید تلاش کند با حالتی نرم و اثرگذار به وظیفه تبلیغی خود برسد.

 

عضو شورای عالی حوزه های علمیه خاطرنشان ساخت: آمیختگی تبلیغ با خرافات یا شبه خرافات از دیگر آسیب هایی است که وجود داشته و متأسفانه با وجود تشیع انگلیسی این مسئله پررنگ تر شده است و باید مراقب بود.

 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: معاونت تبلیغ یکی از بخش های پیشگام در حوزه های علمیه بوده که جای تقدیر و سپاس دارد؛ اما انتظاراتی نیز در این راستا وجود دارد.

 

امام جمعه قم بیان داشت: انتظار ما از معاونت های تبلیغ در استان ها، آن است که رویکرد کلان، راهبردی و ستادی در منطقه داشته باشند و این رویکرد تقویت شود.

 

این استاد حوزه اظهار داشت: ایجاد شورای تبلیغی فرهنگی برای پرداختن به مسائل تبلیغی و فرهنگی منطقه از جمله انتظارات ماست که باید در استان ها راه اندازی شود.

 

آیت الله اعرافی ابراز داشت: برنامه ریزی برای طیف وسیعی از دوره های تبلیغی و تربیت مبلغ باید در برنامه های شما باشد؛ چراکه امروز نیازمند به تربیت مبلغ در زمینه های گوناگون و موضوعات مختلف هستیم.

 

وی خاطرنشان ساخت: تبلیغ به دو دسته عمومی و تخصصی تقسیم شده و خود تبلیغ تخصصی نیز شاخه های گوناگونی همچون موضوع، گروه های مخاطب، منطقه و ... دارد که باید آرام آرام به این شاخه ها برسیم.

 

مدیر حوزه های علمیه تصریح کرد: آموزش های آزاد حوزه ای از طرح هایی است که به شورای عالی حوزه های علمیه ارائه شده و شما بزرگواران می توانید از حواشی آن کم کرده و به نقاط پررنگ و مثمرثمر آن برسید که دستاوردهای مناسبی خواهد داشت.

 

عضو شورای عالی حوزه های علمیه بیان داشت: شما باید بر روی نسل جدید طلاب کارهای ویژه انجام داده و خلأهای موجود را پر کنید. توجه به آسیب های اجتماعی از مسائل بسیار مهم است که رهبر معظم انقلاب نیز متواضعانه ورود کرده و بر آن تأکید داشتند.

 

امام جمعه قم ابراز داشت: یکی از وظایف اصلی ما توجه به این آسیب هاست؛ چراکه امروز جامعه ما را از داخل تهی کرده و معضلاتی را متوجه مردم کرده است.

 

وی خاطرنشان ساخت: توجه به هنر؛ مخصوصا شعر از مباحث ضروری است؛ چراکه رهبر انقلاب بر این موضوع تأکید داشته و شما بزرگواران باید طلاب شاعر و هنرمند تربیت کنید.

 

آیت الله اعرافی تصریح کرد: تقویت بنیه عقلی، کلامی و فلسفی حوزه از دیگر تأکیدات رهبری معظم بوده که در جلسات گوناگون بر آن توجه داده اند.

 

وی بیان داشت: تقویت طرح هجرت، آسیب شناسی مشکلات و معضلات و رفع موانع از دیگر انتظارات ما از شما عزیزان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۰:۴۲
محسن خالقی نژاد
۱۵
دی ۹۵

 

پدر ومادر امام زمان (ع):
نام پدر این بزرگوار امام حسن عسکری (ع) پیشوای یازدهم ونام مادر گرامیشان نرجس خاتون (س) میباشدکه ایشان بنا برروایات یک شاهزاده رومی بودند ودرخواب با امام حسن عسکری (ع) آشنا شده ومسلمان میشوند . امام زمان تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)میباشد (به زندگینامه امام حسن عسکری (ع) وهمسرشان نرجس خاتون (س) مراجعه شود)

مقام ومنصب :
ایشان معصوم چهاردهم و امام دوازدهم شیعیان هستند

تاریخ ولادت :
یک سال و یک ماه پس از ازدواج امام حسن عسکری (ع) و نرجس خاتون امام زمان به دنیا می آیند حضرت ولی عصر (ع) بنا بربیشترین روایت روز جمعه نیمه شعبان 255 هجری قمری متولد شده اند(3)
جالب است بدانیم او پیش از آفتاب چشم به این جهان گشود، تا همیشه آفتاب را پشت سر قرار دهد
شب این میلاد خجسته را «شب برات» ‌و «شب مبارک» و «شب رحمت» خوانند. شیخ صدوق درکمال الدین نقل میکند نرجس خاتون روزی مشاهده میکند که نوری وارد بدن اومیشود وبه امام حسن عسکری موضوع راگزارش میکند وامام اورا نوید به بارداری امام زمان میدهد ومیفرماید : پسری می آوری که نامش محمد است وپس از من ،جانشین من خواهد بود.
نرجس ،عروس فاطمه ،شد مادر صاحب زمان درمهد نور ،مهدی ظهور آیینه حق شدعیان
پس میلادش روزجمعه نیمه شعبان 255 هجری است چون پدرش وفات کرد او5 ساله بود ومشهوربین علماء نیزهمین تاریخ است وکسی در این جهت اعتراضی نکرده مگر کلینی در کافی وصدوق درکمال الدین و شیخ طوسی در الغیبه که این سه بزرگوار یک مرتبه سال 255 وباردیگر 256 نوشته انداما هرسه بیشتر سال 255 هجری راقبول دارندبرای ولادت ایشان تاریخهای دیگری هم ذکر شده
علت اینکه درتاریخ تولد ایشان عده ای اختلاف دارند ممکن است به دلیل پنهان نگه داشتن تولد آن امام بوده باشد بنابر این اصل ولادت مهدی جزء مسلّمات تاریخ است و در این تاریخ بین علما و محدثان و علمای فریقین هیچگونه اختلافی نیست.
شهید اول درکتاب دروس از امام جعفر صادق روایت کرده که آن حضرت فرموده اند : درشبی که قائم آل محمد (ع) متولد گردد هرمولودی متولد شود باایمان است واگردرزمین شرک متولد گردد ،خداوند به برکت وجود امام ،اورا به سرزمین ایمان منتقل خواهد کرد
پس بنابرمبنای مشهور حضرت پس از شهادت جدگرامیش ،امام هادی (ع) حدود یکسال بعد ،متولد شده است یعنی حدود یکماه از حکومت مهتدی عباسی گذشته ،زیرا مهتدی یک شب به آخرماه رجب مانده به حکومت رسید وتولد امام (ع) نیمه شعبان است

مدت عمر شریف امام زمان (ع):
از سال 255 تا کنون

سال به امامت رسیدن وسن ایشان درآن هنگام :
سال به امامت رسیدن 260 هجری وسن شریفشان درآن هنگام 5 سال است

 

دوران زندگی

1 ـ از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

2 ـ غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

3 ـ دوره غیبت کبری: این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

4 ـ دوره حکومت: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.
 

تاریخ و سبب شهادت :

امام زمان(عج) هم اکنون زنده است و به خواست خداى متعال تا زمانى که قیام کند و جهان را از عدالت بهره‏مند سازد، زنده‏خواهد بود. سپس چند سال حاکم على‏الاطلاق روى زمین خواهد گردید که مدت آن، در روایات، به طور مختلف، هفت، هشت، نه، ده و نوزده سال تعیین شده است که هر سال آن برابر با ده سال فعلىِ ما است. بنابراین اگر حکومتش هفت سال باشد، برابر با هفتاد سال ما خواهد بود.

پس از شهادت آن حضرت، به مدت چهل روز هرج و مرج و فتنه و فساد درجهان حاکم میگردد و سپس عمر این جهان به پایان مى‏رسد و عالم قیامت آغاز مى‏گردد

 

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۰:۲۵
محسن خالقی نژاد